- هم کجاوه
- دو کس که با هم در یک کجاوه مسافرت کنند
معنی هم کجاوه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دو تن که با هم از یک کاسه غذا بخورند، هم خوراک
کسی که با دیگری در یک بستر بخوابد، هم بستر، هم رختخواب، برای مثال نه بیگانه گر هست فرزند و زن / چو هم جامه گردد شود جامه کن (نظامی۵ - ۸۲۳)
دو یا چند تن که از یک کاسه غذا خورند هم غذا: با کارگران دکان همکاسه بود اما سم صاحب کار بر خود داشت، هم پیاله هم قدح، همنشین مصاحب: من و سایه همزانو و همنشینی من و ناله همکاسه و هم رضاعی. (خاقانی)